قبلترها فک میکردم مشکلم زودبلند شدنه... خیالم این بود اگه ساعت کاری بشه 10 مشکل منم حل میشه. الان فهمیدم مشکلم کلهم سرکار رفتنه. نمیدونم چرا افتادم تو این سراشیبی... دلم اون روزایی رو میخاد که صبحا قند تو دلم آب میشد موقع بلند شدن.
feeling weird... somewhere between the ground and the air
شهر زیبا شده دوباره...
تغییر فصل و اصولن چهار فصل تو این مملکت مثل یک معجزه میمونه... زیباترین چیزیه که میشه انتظارشو کشید