ولنتیاین بود .. همه درتکاپو .. نت پر از کادو و خرس و گل و بلبل ..
خلاصه ما هم تو جو تنهایی خودمون چک و چونه مون هم آویزون ..
یه همکاری داشتم که از خیلی وقت پیش اینو همکارای دیگه واسه من لقمه گرفته بودن ولی اون یه عشوه ای اومد که دیگه هیشکی حرفی نزد .. منم تمام قد پیش خودم ضایع شدم .. خلاصه من از اون شر کت دراومدم پیگیر این آقا هم نبودم .. خودش میومد منو پیدا میکرد .. و البته همیشه حرفش نت ورک بود .. منم برداشتی نداشتم از رفتارش ..
بعد چند سال برو و بیا و سلام علیک یه بار پیام داد بیا با هم یه شام یا نهار بریم بیرون ..
که بعد کم کم تبدیل شد به کافی شاپ .. خلاصه تو همون بهبوهه ی ولنتاین من رفتم کافی شاپی که ایشون فرمودن .. یه جای دنج و باحال که اولش خیلی خوشم اومد مخصوصا از نقاشیایی که زده بودن بغل کافه .. دیگه این که کافه دار که یه خانوم در کسوت باکلاسان جامعه بود شروع کرد از نت ورک حرف زدن و حرف زدن البته با مقدمه چینی و نامحسوس .. منو خفه کرد تا جایی که جایگاه دنج و دلچسبش برام شد عین قفس و فقط دلم میخواست پاشم برم بیرون .. خیلی اذیت شدم خداییش ولی عادت دارم دم نزنم .. و خفه خون میگیرم .. چون اعتقاد دارم بالاخره میرم و پشت سرمو نیگاه نمیکنم ..
الان گرفتین چی شد ؟
من واقعا فک کردم یکی خاطرخواهم شده .. ولی این جلسه ی پرزنت بود .. کلا همیشه سر عشقم به سنگ میخوره .. رفته تو کما دیگه واقعا خودم ازش قطع امید کردم باید اعضا و جوارحشو تقسیم کنم بین عشقای نیمه جون بقیه ..
1. آنها اهل برنامه ریزی هستند و برای تمام کارهایشان یک صفحه مخصوص یادداشت روزانه دارند.
۲. موعظه کردن و نصیحت کردن دیگران را راه خوبی برای انتقال تجارب نمیدانند و سعی نمیکنند مدام به دیگران بگویند این کار خوب است و این کار بد.
۳. افراد موفق میدانند که آدمهای بسیار زیادی در موفقیتشان سهیم بودهاند و این موفقیت فقط محصول تلاش خودشان نیست.
۴. آنها از تمام دور و بریهایشان قدردانی میکنند و قدر زحمات سایرین را به خوبی میدانند.
۵. صرف نظر از تمام اتفاقات خوب و بد دنیا یک زمان خوبی را در طول روز برای وقت گذرانی با کسی که واقعا دوستش دارند و از او آرامش و عشق میگیرند میگذرانند.
۶. از عوامل حواس پرتی دوری می کنند و بسیار حواس جمع و متمرکز و هوشیار هستند.
۷. به سلامتی شان اهمیت ویژه می دهند و چکاپ های سالیانه یا ماهیانه را سروقت انجام می دهند.
۸. کتاب خواندن و مطالعه برنامه اصلی زندگیشان است و هیچ وقت از کتاب دور نیستند.
۹. علاقه چندانی به زیادی موفق و مشهور شدن ندارند و میدانند اگر شهرت و ثروت چیزهایی هستند که بهشان انگیزه میدهند، احتمالا میزان شکست و سرخوردگی بالایی هم دارند.
۱۰. از خودستایی دوری میکنند و آنها بسیار ساده و فروتن هستند.
۱۱. همیشه می دانند که برای روز بعد باید چه کارهایی انجام دهند و تصمیماتشان آنی و یکباره نیست.
۱۲. مهملگو و خیالباف نیستند و عقل و درایت دارند. و بوی لاف و گزافهگویی را از یک کیلومتر دورتر حس میکنند.
۱۳. از تمام اشتباهات خود درس می گیرند و هیچوقت اشتباهاتشان را تکرار نمی کنند
۱۴. تمام افتخار موفقیت را برای خودشان نمی خواهند و به دیگران هم در راه رسیدن به موفقیت کمک می کنند
۱۵. از نظر آنها موفقیت فقط به جمع کردن پول و شهرت نیست. آنها شادی خود را با آرامش درونی و امنیت خاطر میسنجند
۱۶. از ندانستههای خود کاملا آگاه هستند و سعی در افزایش دانش و آگاهی خود دارند.
۱۷. هیچوقت به یک نقطه تکامل اعتقاد ندارند و فکر میکنند همیشه برای بهتر شدن و بهتر زیستن جای بهبود هست.
۱۸. از افراد منفینگر و تنگ نظر و منفیباف دوری میکنند و با آدمهای مثبت معاشرت میکنند.
۱۹. از افکار منفی دوری میکنند و همیشه با ایده ها و افکار الهامبخش سر میکنند. (تکراری بود )
۲۰. پس از شکست افسرده نمیشوند و دوباره تلاش میکنند و در جستجوی راه دیگری میروند.
۲۱. روی مشکلات تمرکز نمیکنند بلکه روی امکانات و راه های برونرفت متمرکز میشوند.
۲۲. برایشان مهم نیست که سایر افراد دربارهشان چه میگویند و چطور فکر میکنند.
۲۳. دنباله بهانهتراشی نیستند و زمانی که مرتکب خطا شوند، به شکل کامل مسئولیت آن را بر عهده میگیرند.
۲۴. برنامه های روز بعدشان را از عصر هر روز ساماندهی میکنند و مهمترین اهداف فردایشان را مینویسند.
۲۵. موفقیت دیگران باعث حسادت شان نمیشود و اگر شخص دیگری قادر به انجام کاری شود به جای حسادت، از وی قدردانی میکنند.
۲۶. همانطور که در لحظات سخت زندگی به فکر کمک گرفتن از عزیزانشان هستند در روزهای شاد هم از آنان یاد می کنند.
۲۷. برای شادی و سرحالی و سرگرمی خودشان ارزش و اهمیت زیادی قایل هستند.
۲۸. سعی در عوض کردن ارزش های زندگیشان دارند و با دگرگونکردن ارزش های خود زندگیشان را عوض میکنند.
۲۹. به دنبال اهداف نامعین و پوچ و رویاپردازی های غیرعقلایی نمیروند.
۳۰. تصمیمات قاطع میگیرند و دست به انجام هر کاری میزنند تا آن خواسته را به سرانجام رسانند.
۳۱. اجازه نمیدهند با تصمیمات ضعیف و غلط دیگران قربانی شوند.
۳۲. از تقلب دوری میکنند و میدانند افراد متقلب هیچگاه نمیتوانند از آرامش ذهن لذت ببرند زیرا آنها با حقه هایشان به هم گره خوردهاند.
۳۳. به جای زندگی در گذشته در حال زندگی میکنند و میدانند اتفاقات گذشته واقعا گذشته است و باید به آینده چشم دوخت.
۳۴. عادت افراد موفق این است که در برابر تغییر مقاومت نمیکنند و خودشان را با وضعیت جدید سازگار میکنند.
۳۵. به خودشان و توانایی شان باور دارند زیرا میدانند باورها میتوانند از برخی افراد، قهرمان بیافرینند و برخی دیگر را به موجوداتی ناتوان بدل کنند.
۳۶. همیشه در حال یادگیری هستند و از آموختن چیزهای جدید لذت میبرند.
۳۷. احساسات خودشان را کنترل میکنند و واکنش های منطقی و درست از خود نشانمی دهند.
۳۸. افراد موفق بیشتر از همه اطلاعات دارند چرا که سعی میکنند آگاهی خودشان را نسبت به مسائل مختلف افزایش دهند.
۳۹. از تصمیمات عجولانه دوری می کنند و میتوانند به شکل منطقی روی موضوعات مختلف فکر کنند.
۴۰. عادت افراد موفق این است که یا یقین صحبت می کنند و به حرفی که میزند کاملا ایمان و اعتقاد دارند.
۴۱. رفتار آنها در موقعیتهای مختلف همیشه مثبت است و میدانند که در شرایط گوناگون باید چه واکنشی از خودشان نشان دهند و زبان بدن مثبتی دارند.
۴۲. همیشه به دنبال کارهای بزرگ نیستند و از موفقیت های کوچک شاد می شوند.
۴۳. ترس را در ذهن خودشان وارد نمی کنند تا بتوانند کارها را به خوبی انجام دهند. آنها بر ترس غلبه میکنند و این موضوع باعث میشود تا بتوانند در پروژههای سخت به موفقیت برسند.
۴۴. سختکوش و با شخصیت هستند. آنها به سرعت عصبانی نمیشوند یا برای رسیدن به هدف خودشان کسی را تحقیر نمیکنند.
۴۵. حرفهای انتقادی خودشان را با ملایمت بیان میکنند تا بتوانند به هدفی که میخواهند دست پیدا کنند.
۴۶. بسیار صادق و روراست هستند و به افراد موفق میتوان کاملا اعتماد کرد. این افراد به گونهای کار میکنند که بتوان در دراز مدت با آنها کار کرد.
۴۷. عادت افراد موفق این است که آنها تلاشگران واقعی هستند و معمولا بیش از ۸ ساعت در روز کار می کنند. (این نکته ی خیلی خوبیه ولی وقتی 10 ساعت کار کنی دیگه وقتی و حتی جوصله ای نمیمونه برای اون تفریحات و وقت گذاشتن برای کسی که دوسش داری .. نمیشد همون 8 ساعت باشه ؟)
۴۸. روحیهی خوب دارند و با شادی و رضایت خاطر کار میکنند و مشکلات نمیتوانند روحیهشان را خراب کنند.
۴۹. مهم نیست لباس های گرانقیمت یا نو بپوشند، هر لباسی داشته باشند بسیار تمیز و مرتب و آراسته است.
۵۰. خواب کافی و مناسب دارند تا اثر متفی کم خوابی روی سلامتی، کارایی و توانایی خود را کاهش دهند.
۵۱. سوالات درستی از خود می پرسند. سوال هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می دهد.
۵۲. خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند متحد می کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می دانند.
۵۳. بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی گذارند زندگی شان اتوماتیک وار سپری شود.
۵۴. از تقلید دوری میکنند و به دنبال نوآوری و خلق موقعیت های جدید و جذاب هستند.
۵۵. از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی می کنند و چه دارند و چه طور به نظر می رسند، توجهی ندارند.
۵۶. متواضع هستند و اشتباهات شان را با خوشحالی می پذیرند و به راحتی عذرخواهی می کنند. آنها از توانایی هایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمی شوند.
۵۷. آنها کینه توز نیستند و دیگران را میبخشند. بخشیدن و فراموش کردن بیشک بخش جدانشدنی از خوشحال بودن هستند
۵۸. آنها برای دیگران پول خرج میکنند و از هدیه خریدن یا شام دعوت کردن سایرین لذت میبرند.
۵۹. آدمهای گرفتاری هستند اما عجله نمیکنند و باعث استرس و ناراحتی خودشان و سایرین نمیشوند.
۶۰. عادت افراد موفق این است که یک شنونده سازنده و فعال هستند و در مکالماتشان خودخواهی را کنار می گذارند.
۶۱. ارتباط خوبی با طبیعت دارند و زمانی را برای قدم زدن در پارک، پیاده کنار دریا، کوهنوردی اختصاص میدهند.
۶۲. آنها مشکل را همچون چالش و موقعیتی تازه برای بهبود زندگیشان در نظر میگیرند. در حقیقت کاری که باید کرد این است که واژه «مشکل» را از ذهن برای همیشه پاک کرد.
۶۳. ایمان دارند که پیشرفت های کوچک به موفقیت های بزرگ میرسند.
۶۴. عادت افراد موفق این است که برای خودشان هدیه میخرند تا حس پر انرژی بودن و رضایتمندی پیدا کنند.
۶۵. هر روز رفتار و منش یک فرد قدرشناس را دارند تا سطح کورتیزول بدنشان افزایش یابد و استرس و تشویش کمتری داشته باشند.
۶۶. برای خود یک زمان تنها بودن ترتیب میدهند و گاهی با خودشان خلوت میکنند.
۶۷. ذهنیت رشد و تکامل دارند و بر این باورند که با کمی تلاش میتوان رشد کرد و از سختی ها گذشت.
۶۸. روز خود را با یک برنامه صبحگاهی عالی مثل مدیتیشن، صبحانه ارگانیک، قدم زدن، گوش دادن به یک موسیقی ملایم شروع میکنند.
۶۹. آنها از صحبتهای کوتاه صرفنظر میکنند و به مکالمات عمیق تمایل نشان میدهند و با دیگران روابط اجتماعی برقرار میکنند و این روابط به اهمیت محتوا وابسته است.
۷۰. دوستان خوب و مهربانی دور خود جمع میکنند تا در مواقع ناراحتی و فشار به آغوش آنان پناه ببرند.
۷۱. عادت افراد موفق این است که سحرخیزی را جزو جدانشدنی زندگی روزمره خود میدانند و از خواب زیاد در صبح دوری میکنند.
۷۲. با مفاهیم مالی و حسابداری و اقتصادی ضروری آشنایی دارند و میدانند پول خود را چگونه مدیریت کنند.
۷۳. همانطور که به خواب و غذای مناسب و کافی اهمیت میدهند به ورزش هم توجه میکنند تا انرژی کافی داشته باشند و این فعالیت ها باعث آزاد شدن اندورفین در بدنشان شود.
۷۴. عادت افراد موفق این است که با افراد موفق و الهام بخش معاشرت میکنند.
۷۵. سخت ترین کار روزشان را همان اول صبح انجام میدهند زیرا برای انجام دادن یک کار سخت هم انرژی بیشتری داشته اند و هم باعث افزایش اعتماد به نفس فرد خود میشوند.
۷۶. به کاری که انجام میدهند واقعا عشق میورزند و به محصولات و موفقیتهای شرکتشان افتخار میکنند.
۷۷. میدانند که همه نمیتوانند حامی و پشتیبان آنان باشند بنابراین به دنبال جلب حمایت تمام افراد نیستند.
۷۸. برای خود انگیزه ایجاد میکنند انگیزه به افراد کمک می کند که اهدافش را همواره در دورنمای پیش رویش ببیند و مطمئن شود که در مسیر درست برای رسیدن به آنها قدم می گذارد.
۷۹. برای خود یک سرگرمی مورد علاقه فراهم میکنند و گاهی به آن میپردازند.
۸۰. به خود و سایرین حس شجاع بودن را القا میکنند و در تمایم مسیر زندگی سعی میکنند نترس و شجاع باشند.
۸۱. در خودشان روحیه رهبری و سرگروه بودن را پرورش میدهند و از هدایت و راهنمایی دیگران لذت میبرند.
۸۲. میدانند که همیشه نباید به تنهایی کارهای مهم را انجام دهند بنابراین یک شریک خوب و قابل اعتماد برای خود پیدا میکنند.
۸۳. افراد موفق بر روی رسیدن به هدف تمرکز میکنند و برای این امر یک برنامهریزی با ثبات انجام میدهند.
۸۴. عملگرا هستند و میدانند هیچ مشکل و مسئلهای تا زمانی که اقدامی انجام ندهند حل نخواهد شد.
۸۵. از دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی دوری میکنند با کیفیت زندگی واقعی آشتی میکنند.
۸۶. عادت افراد موفق این است که آنها چرخ را دوباره اختراع نمیکنند اما برای انجام هر کاری از شیوه و روش خود استفاده میکنند.
۸۷. سعی در یافتن یک عشق واقعی دارند و میدانند قلبشان همیشه باید از حضور یک فرد مهربان و خوش اخلاق و خواستنی مملو باشد.
۸۸. اشتباهات گذشتهی زندگیشان را به بهانه های واهی ادامه نمیدهند و هرجا متوجه خطای خود شدند از مسیرشان برمیگردند.
۸۹. از خودبزرگ بینی شدیدا پرهیز میکنند و تمام نقاط قوت و ضعف خود را کاملا میشناسند.
۹۰. فضای اطرافشان را به طبیعت نزدیک میکنند و از گل و گیاه و سرسبزی و نشاط استفاده میکنند.
۹۱. اصلا با پرحرفی میانهای ندارند و همیشه میدانند زیاد حرف زدن باعث خسته شدن سایرین میشود.
اینم منبع http://bazdeh.org
یه توضیح نا مبسوطی بدم در مورد شانس بعد در مورد آزمونم میگم .. به نظر من شانس در حجم مشخصی در فضا پراکنده شده مث گرده ی گل .. حالا در مثال جای مناقشه نیست.. بعد اینو آدما جذبش میکنن .. یه سری آدما ایزوله شدن و درمقابل این جذب از خودشون مقاومت نشون میدن .. یکی از اون آدما منم که شدت کاوریزاسیونم در حد فولاد آبدیده س .. به حدی که تا حالا رقیبی نداشتم .. حتی واسه بازی منچ هم عقب نشینی میکنم .. چه رسد به یه آزمون که میخوای باهاش پروانه کسب بگیری ..
مواد لازم عبارت بود از چرخ خیاطی – اتو – سوزن نخ – پارچه و از این جور چیزا .. حالا من برای اینکه به مشکلی برنخورم چرخ خیاطی رو هم با خودم بردم !!!!!!! اتو رو گفتن واقعا نمیخواد بیاری اینجا همه چی هست !!!! چرخ سر دوز هم که خنده داره دیگه باید وانت کرایه میکردم !! برش که زدم .. چرخم نه نخ میشد نه راه میفتاد نه میدوخت .. استرسی گرفتم که مپرس .. خدایی این چه جورشه .. این چرخ مگه تا دیروز نمیدوخت .. مگه جاش عوض شه نباس بدوزه .. گفتن یه چرخ داریم اون شکلی ازین سینگلای مشکی جیگر که باس یه یارو رو بچرخونی و اون بچرخه ! خو اینا ماسوره ی خودشونو دارن پس من با اون همه دور اندیشی خفنی که داشتم و دو تا ماسوره ر و پر و پیمون برده بودم سر جلسه امتجان رسما هیچکدومش به دردم نمیخورد ! یه ماسوره ی زنگ زده از ته یه جعبه پیدا کردم به سرعتی ما فوق نور با دست نخ پیچوندم دورش و کلی صلوات نذر کردم که کم نیارم چون واقعا با اون تایم کم نمیشد دوباره ماسوره رو با دست پر کرد .. نزدیک بود دیگه با دست بدوزم شلوارمو ! اتو هم که نمیدادن بهم اینقد قیافه م خاک بر سر بود که بیخیال شدن اتو دادن بهم .. و یه دو تا پاچه سر هم کردم و خدا رو شکر قبول شدم .. باورتون میشه من با همچین چرخی امتحان پایان ترم فنی حرفه ای دادم و با دست ماسوره پر میکردم ؟ !!!
پ.ن : چرخ سر دوز هم سوزنش شکست .. نصف شلوارم سر دوز نداشت
پ.ن 2 : مربیم گفت جیب نمیاد تو امتحانت .. ولی اومده بود و من آستر پاستر نداشتم ..
پ.ن 3 : خیلی خوش گذشت ..
پ.ن 4 : این عکس چرخ من نیست .. از نت پیداش کردم ولی خواهر همونه که من داشتمش
یه 600 تومن اشتباه شده آبا و اجداد فروشنده رو آورد جلو چشش ... تهش هم گفت با حسابدار جماعت درنیفت ..
ترم اووووول حسابداریه از 1 مهر مرتب رفته دانشگاه .. مشقاشم به موقه نوشته ..
تازه وقتی میپرسی : چرا نمیای باشگاه ؟ .. میگه : به خخخخدا نمیرسم ..
چه خوبه اینجوری رو ابرا زندگی کنه آدم
دل خوش و خجسته هم نعمتیه
عوارض زیادی دیدن تلویزیون
چاقی .. عقیم شدن .. مشکلات روانی ..دیابت ..پرخاشگری.. کم خوابی .. مرگ
یه خورده علائم وحشتناکیه دقیقا منظورش از زیادی دیدن چی میتونه باشه ؟
خوب من کی زنگ بزنم که تو تنها باشی و به من احتیاج داشته باشی ..
وگرنه نیاز ما به دوستان که چیز بیخودیه ..
یادمه یه سال پیش که پدرجان زنده بودن و در بین ما روزگار میگذرانیدند .. یه روز نزدیک زمستون پارسال یه کارگر اومد تمام ایزوگام خونه رو عوض کرد حتی دسشویی رو ... اتاق من بیرون از محوطه اصلی ساختمونه و سقف مستقلی داره ..
آخر وقت هم بدون اینکه بیاد سقف اتاق منم ایزوگامشو تعمیر کنه گذاشت و رفت به بابا گفتم پ این اتاقه چی؟
خدا رحمتش کنه با رخوت زاید الوصفی فرمودن واسه اونجا دیگه پول ندارم ..
البته باید قبلش مقدمه چینی میکردم که من چه طفیلی مورد عنایتی بودم ولی به هر حال پدرم میگفت واسه غذا خوردنت ازت پول نمیگیرم میتونی بیایی سر سفره ..
علتش شاید تموم شدن تاریخ انقضاء شروع نشده ای بود که بنده صاحبش بودم .. بماند این توضیحش مفصله بعد مینویسم در موردش .. در همین حد که پدر گرامی اصلا منو به عنوان فرزندش به رسمیت نمیشناخت بدونید فعلا تا بعد ..
خلاصه این اتاق موند بدون ایزوگام و من هم نشد پول پس انداز کنم و خودم ایزوله کنم سقف رو .. اینجوری شد که دیروز آسمون سوراخ شده بود و هر چی بخار و آب از دریای های مدیترانه و خزر و سیاه جمع شده بود تو آسمون شهر ما و هی بارید و هی بارید و بارید ..
صبح خیلی زود ساعت 5 و نیم بود که با صدای چک .. چک .. بیدار شدم و .
یه لحظه حس کردم دارم تو اتاقم شنا میکنم .. از سقف همینطور آب میچکید .. اول از همه گفتم بابا خدا رحمتت کنه .. بعد دویدم رو پشت بوم و یه سفره پهن کردم رو ترک ایزوگام و اضافات آب رو که عین دریاچه جریان داشت رو پشت بوم جارو زدم تو ناودون .. و بازم گفتم بابا خدا رحمتت کنه ..
شنیدم که زیر بارون دعا برآورده میشه دست به دعا برداشتم که خدایا امروز اینو درستش کن سقف خراب نشه رو سرم ..
البت هنوز بارو ن میاد و ما ایزوگاممون ترک داره .. ولی خدا رو شکر سقف خراب نشده ..
خدا رحمت کنه رفتگان شما ایضا پدر بنده رو ..
خیلی خوبه که بلاگفا وبلاگ آدم رو خیلی سریع به رسمیت می شناسه و میذاره قاتی بقیه وبلاگای فعالش .. البته به موقه ش با یه هک شدن از خجالتمون در میاد .. ولی بازم این حس دیده نشدن از آدم میگیره .. خیلی عالیه ..
اگه هر روز که یه اتفاق فان واسه آدم رخ میده فرصت نوشتن داشته باشی خیلی مطالب برا گفتن هست ولی امان از این ننوشتن ..
آخرین عیددیدنی امسال رو هم تو خونه یکی از دوستان مامان رقم زدیم که خیلی دوسش داره ولی من و خواهرم فقط تعارف داریم باهاش .. مجبور شدیم بریم که ظرف نیم ساعت تموم شه این نشست خانمانه تحمیلی .. ولی نشد که بشه ..
اول که اذون ظهر طنین انداز شد به رسم دینداری پاشدیم نماز خوندیم همین نماز خوندن و ملزومات قبل و بعدش پروسه ایه برا خودش ..
بعد دوباره و سه باره چای خوردیم و خوردیم .. تا اینکه دوست مامان قوری رو آورد گذاشت رو میز گفت تا تموم نشه نمیذارم برین ..
ما دو تا خیلی تلاش کردیم تموم شه ولی برکت خاصی داره زندگیشون الحمدالله ..
نیم ساعت قراردادیمون شد یک ساعت و نیم .. و تمام این مدت این بنده خدا از شرق و غرب گفت و گفت و گفت و خدای بالاسر شاهده به جز چن تا کلمه کلیدی من هیچی نفهمیدم .. فقط فهمیدم یه جریان خنده داری اتفاق افتاده بعد ایشون خیلی شاد شدن از اون قضیه بعد این جریان شاد یه ربطی به تشک خوشخواب داشت که تهش من و خواهرم اینقد مث منگولا نیگاش کردیم فک کرد باور نمیکنیم مجبورمون کرد بریم اتاق خواب رو خوشخواب بخوابیم تا باورمون شه .. ما دو تا هم فقط میخواستیم این معاشرت تموم شه بریم .. هر کاری میگفت انجام میدادیم .. رو خوشخواب خوابیدیم .. به مرغای عشق سر زدیم از گلا عکس گرفتیم .. آشپزخونه رو نظاره کردیم ..
که یهو گفت پس بریم طبقه بالا رو ببینیم بعد بریم اون یکی خونه که موسسه خیره شده .. خدارو شکر این دو تا جمله شو فهمیدیم و تایید نکردیم وگرنه تا خود اذون مغرب و نماز و بندگی دیگر در خدمت ایشون وقت میگذرانیدیم ..گفتیم نه .. و نجات یافتیم ..
اگه اون حرفای قبلشم میفهمیدیم و هی عین بز اخفش با کله اوکی نمیدادیم اون همه فشار روانی رو لازم نبود تحمل کنیم ..
نه گفتن رو دوست دارم ..
پروردگارا زندگی منو آنچنان به فنا مده که رمق نوشتن از من رخت بر بندد ..
آمین
جز توکل بر خدا سرمایه ای در کار نیست
هر که را باشد توکل کار او دشوار نیست...
خیلی وقتها نوشتم وبلاگ ساختم .. در چشم بر هم زدنی آنچنان راهی عدم شده که انگار هیچوقت وبلاگی و نوشتاری نبوده که نبوده .. یه مدت افسرده و عزادار از دست رفته هات میشی بعد میبینی هیشکی نمیگه خرت به چند واسه این دوباره میشینی وبلاگ میسازی .. و مینویسی و مینویسی .. بلاگفای عزیز لطفا هک نشو .. و محافظ نوشته های ما باش .. باشد که به فنا نرود ... آمین
کد قفل راست کلیک در وبلاگ
ابزار وبلاگ نويسي
ابزار وبلاگ نويسي
سلااااااام ... به وبلاگ من خوش اومدین .. لطفا منو از نظرات زیبا و سازنده تون بهره مند کنید.. ممنونم |
ابزار وبلاگ نويسي